قائم فرهنگ مهدویت
قائم : فرهنگ مهدویت
تبریزی مطرح كرد؛

پرویز ثابتی وابسته به موساد و سیا بود

پرویز ثابتی وابسته به موساد و سیا بود

قائم: به گزارش قائم، قاسم تبریزی با اعلان اینکه پرویز ثابتی یکی از عناصر وابسته به سازمان سیا و موساد بود، اظهار داشت: در ساواک شخصیت ها یا به ساواک یا به اینتلیجنس سرویس وابسته بودند.



به گزارش قائم به نقل از مهر، نشست «سیا پدر خوانده ساواک: با نگاهی به کتاب رفیق بروجردی» چهارشنبه ۲۹ آذر با حضور غلامرضا عزیزی، قاسم تبریزی و اکبر براتی در موزه عبرت اجرا شد.
قاسم تبریزی در آغاز این جلسه اظهار داشت: برخی معتقدند پرویز ثابتی به سبب بهایی بودن، دست به شکنجه و آزار مخالفان رژیم پهلوی زد. در صورتیکه این طور نیست. او مدیرکل اداره سوم ساواک و مسئول تمام زندان ها، دستگیری ها، مطبوعات، دانشگاه ها و امور مربوط به انتشار کتاب بود. همه مسائل امنیتی در دوره پهلوی به اداره ساواک مربوط می شد. ساواک بدنبال جنایاتی همچون دستگیری و شکنجه مخالفان سیاسی شاه بود و منافع اسرائیل، آمریکا و غرب ایجاب می کرد، ساواک اینگونه عمل کند. غیر از ثابتی هرکسی بود، همین جنایت ها را مرتکب می شد.

وی ادامه داد: ثابتی به سبب بهایی بودن، ضد اسلام و ضد شیعه بودن یک انگیزه درونی داشت. این مساله را نمی توان انکار کرد. او بهایی است و خود بهائیت یک تشکیلات استعماری و وابسته به غرب است و ضدیت با دین، روحانیت و جریان اسلامی هم دارد. از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ درباره ی کمیته مشترک ضدخرابکاری بیش از ۸۵۰۰ نفر دستگیر شدند و به این زندان آمدند و از یک روز تا سه تا چهار سال زندانی و شکنجه هایی متحمل شدند.

وی درباره ی چرایی تشکیل کمیته مشترک چنین اظهار داشت: قسمتی از این کمیته به هماهنگی موساد با سیا و اینتلیجنس سرویس (نام قدیم mi۶) مربوط می شد اما در داخل اختلافاتی میان ارتش، ژاندارمری، شهربانی و ساواک در دستگیری ها یا تداخل کار وجود داشت. طرح کمیته مشترک را انگلیسی ها دادند و سال ۴۹ کمیته مشترک تشکیل شد اما مدیریت و عملیات آن بصورت کامل زیر نظر ساواک بود.

تبریزی با اعلان اینکه ثابتی یکی از عناصر وابسته به سازمان سیا و موساد بود، اضافه کرد: در ساواک شخصیت ها یا به ساواک یا به اینتلیجنس سرویس وابسته بودند. ناصر مقدم و سرلشکر منوچهر هاشمی وابسته به انگلستان بودند. وقتی آمریکایی ها ناصر مقدم را به آمریکا بردند وی در آنجا یک دوره چهار ماهه آموزش های سطوح بالای اطلاعاتی می بیند و وقتی سال ۵۷ رییس ساواک می شود نامه ای از دفتر سیا به نمایندگی آنها در تهران می آید که در آن نامه (موجود در اسناد لانه جاسوسی) آمده که آیا او هنوز طرفدار انگلستان است؟ یعنی آنها نگرانی هایی در این رابطه دارند.

او با اشاره به جزئیاتی درباره ی شخصیت ثابتی افزود: اکبر براتی در کتاب خاطراتش «رفیق بروجردی» به عامل نفوذی در دفتر رضا پهلوی اشاره می کند که به دیدار رضا پهلوی می رود و به او می گوید با ثابتی صحبت کند و پس از صحبت با ثابتی می گوید شرطش این است که ابتدا به سازمان سیا وصل شود. یک نفوذی از مجموعه داخل ایران رفته و توانسته بود از هفت خوان اینتلیجنس سرویس و سیا بگذرد و در داخل باقیمانده پهلوی ها نفوذ کند.

این پژوهشگر تاریخ معاصر اظهار داشت: این نفوذی درباره ی شرط ثابتی برای وصل شدن به سازمان سیا می گوید که من آمده ام تا برای سلطنت کار کنم تا اعلی حضرت باردیگر برگردد. اما آنها بر شرط خود اصرار می کنند. این فرد به دیدن رضا پهلوی می رود و شرط ثابتی را می گوید و رضا پهلوی هم به او جواب می دهد بله شرط کار در اینجا همین است و آن نفوذی می گوید من می خواهم با شما کار کنم و با سیا کاری ندارم. اما رضا پهلوی می گوید نه شرطش همین است. البته نفوذی نگران بود که اگر وارد سازمان سیا شود، بعداً قضایای دیگری پیش بیاید.

تبریزی در ادامه با اشاره خاطرات حسین فردوست اضافه کرد: وی در خاطراتش می گوید ثابتی تا ۱۲ بهمن در ایران بود، باوجود این که به دروغ می گویند در آذرماه او از ایران خارج شده بود. فردوست همین طور اشاره می کند که او تا ۱۲ بهمن هر روز اخباری را برایش می آورد. در خاطراتش آمده است؛ او ۱۲ بهمن به من اظهار داشت: همتای ما در آمریکا (سازمان سیا) خواسته تا با آنها کار کنم. ثابتی در ۴۴ سالی که گذشت همچنان به عنوان یک عنصر سازمان سیا فعال است و برای او به عنوان یک بهایی، وطن پرستی و استقلال ایران مطرح نیست. چنانکه تشکیلات بهائیت هم زیرنظر آمریکایی ها و انگلیسی ها فعالیت می کند. ثابتی که آماده رفتن به آمریکاست به فردوست می گوید از این به بعد اخبار را عطارپور به شما خواهد گفت. عطارپور بیشتر به اسرائیلی ها وابسته است و برای آموزش ها هم به اسرائیل می رفت. او تا ۱۹ بهمن گزارش هایی را به فردوست می دهد و بعد به او می گوید دوستان (اسرائیلی ها) از من خواستند از ایران بروم.

او در آخر اظهار داشت: تعدادی از پرویز ثابتی تحلیلی داشتند و او را فردی زرنگ، هوشیار و نیروی اطلاعاتی قوی برمی شمردند، اما ابراهیم ذوالفقاری تحلیلی برعکس داشت و او را خیلی احمق، بی سواد و پرو، مقام پرست و فاقد فهم و شعور اطلاعاتی می دانست. او می گوید ما کاری با رژیم پهلوی نداریم اگر او یک نیروی اطلاعاتی قوی بود در جایگاه مدیر اداره سوم ساواک این جنایت ها را نمی کرد که رژیم شاه سقوط کند. ذوالفقاری این تحلیل را از نظر جمهوری اسلامی ارائه نمی دهد بلکه در بررسی دلیلهای سقوط حکومت پهلوی می گوید.

در ادامه این جلسه، غلامرضا عزیزی با نگاهی به کتاب «رفیق بروجردی» اضافه کرد: اینکه برخی معتقدند لایحه امنیتی اجتماعی در دوران مصدق تهیه و بعدها مستمسکی برای تشکیل ساواک شد، باتوجه به نقشی که سیا بازی می کند، درست نیست و ردپای سی. ا. ای در تأسیس و ادامه ساواک دیده می شود. اما این نگاه مطرح است که آیا امروز که ایران و آمریکا با هم رابطه خوبی ندارند، سبب شده که معتقد باشند سیا در راه اندازی ساواک نقش دارد یا بقیه کشورها نیز این نظر را دارند؟ آیا این ادعا پس از انقلاب ۲۲ بهمن مطرح شده و پیش از آن کسی این ادعا را طرح نکرده بود؟

وی اظهار داشت: شواهد و اطلاعاتی در دسترس داریم که نشان میدهد چنین موضوعی حقیقت ندارد و در ۱۸ اسفند سال ۵۸ فیلم مستند آمریکایی پخش می شود و بر خلاف اینکه کاخ سفید و برخی از نماینده های کنگره با پخش این مستند از شبکه سی. بی. اس مخالفت می کنند اما این مستند پخش می شود. این مستند دخالت های سیا را در راه اندازی ساواک نشان میدهد. یادمان باشد در زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ساواک در آمریکا به عنوان یک سازمان منفور و سازمانی که مردمش را شکنجه می کند، شناخته می شود. این شناخت مردم آمریکا از ساواک حاصل کارهای مخالفان ساواک در ایران و دانشجویان سیاسی ساکن آمریکاست. دانشجویانی که وقتی شاه به آمریکا سفر می کند پشت دیوارهای کاخ سفید می روند و فریاد اعتراض شان بلند می شود و دود گاز اشک آوری که برای پراکنده کردن دانشجویان می زنند به چشم شاه می رود که تصاویر و فیلم آن موجود است.

وی ادامه داد: در ۱۸ اسفند سال ۵۹ سندی در سایت سیا قرار گرفت که دوم سپتامبر ۲۰۱۰ آزاد شد و الان قابل رؤیت است و در آن به سخنرانی مکدالس اشاره می شود. در گزارش محرمانه سنای آمریکا شواهد دست داشتن سی. آی. اِی در تأسیس ساواک _ با پول ها و آموزش هایی که به افراد حاضر در ساواک داده شده _ به شکل رسمی آورده شده است. اگر باز هم به اسناد و مدارک مراجعه نماییم خواهیم دید که به قدری سی. آی. اِی در تأسیس ساواک دست دارد که اولین رییس ساواک تیمور بختیار در کتاب مارک گازیوروسکی آورده که سی. آی. اِی به شاه پیشنهاد کرد که تیمور بختیار رییس ساواک شود.

عزیزی اظهار داشت: اگر به تیتر نشست امروز برگردیم یعنی سیا پدرخوانده ساواک؛ در چهار مرحله دیگر ما ردپای سی. آی. اِی را در پشتیبانی از ساواک مشاهده می کنیم؛ نخست مرحله تأسیس است که به سند کنگره اشاره شد، گام دوم آموزش های سیاسی است که به ساواک داده شد و بعد از آن تشکیل پرونده برای افراد دستگیر شده و کارهای ضدجاسوسی است. یکی از دلایلی که آمریکا به تشکیل ساواک تمایل داشت کارهای شوروی در ایران و افزایش کمونیست ها در ایران خصوصاً در دوره مصدق بود. در بعضی از اسناد غیرایرانی آمده که ساواک سالانه ۱۶۰ افسر ساواک را به مرکز تخصصی آموزش های سی. آی. اِی می برد و آموزش می داد. بطوریکه رسماً اعلام می شود نسل اول ساواکی ها همه در آمریکا دوره دیده بودند.

او با اعلان اینکه افسران ساواک در دوره های آموزش در آمریکا زبان روسی آموختند، اضافه کرد: کشف رمز، جعل سند، کشف خط و … کار آنها بود که البته در سال ۱۳۳۹ جای خودرا به اسرائیلی ها دادند. دقیقاً نمی دانیم چرا آمریکا جای خودرا به اسرائیل داد اما ظاهراً سی. آی. اِی تصمیم می گیرد پشتیبانی آموزشی ساواک را به موساد بسپارد. فردوست در قسمتی از خاطراتش می گوید تعدادی از افسرانی که از آمریکا به ایران برای آموزش ساواک فرستاده شده بودند فاقد سواد لازم بودند یا حال آموزش دادن نداشتند! وضعیت به گونه ای پیش رفت که برخلاف این که در ارتش تعداد مستشاران آمریکایی زیاد می شد در ساواک مستشارانی که حضور داشتند، دست به سر شدند و آنها هم رفتند. این مساله خیلی عجیبی است! خوشی آنها از رفتن به کشورشان نبود، بلکه بدین جهت بود که ماموریت شان را به خوبی انجام دادند و ساواک را به موساد می سپردند.

این تاریخ نگار اظهار داشت: موساد به دو شیوه در ساواک به افسران آموزش می دهد؛ هم افسران موساد برای آموزش به تهران می آیند و هم افسران ساواک به اسرائیل اعزام می شوند. بدترین آموزشی که آمریکایی ها به افسران ساواک دادند که در روزنامه های آمریکایی هم انعکاس پیدا کرد و صدای کنگره را هم درآورد، استفاده از روش های نازی های هیتلری در شکنجه بود. این گزارش به روایت یکی از مأموران سی. آی. اِی است که از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ مسئول آموزش شکنجه به افسران ساواک بود.

در ادامه این جلسه اکبر براتی، راوی کتاب «رفیق بروجردی» اضافه کرد: مساله ثابتی پس از سال ها فرار از ایران و خدمت به آمریکا و زیر بغل داشتن پرونده پهلوی ها و به جهت اینکه بگویند یک آلترناتیوی در دست ما برای جمهوری اسلامی وجود دارد، به نظرم اصلاً ارزش پرداختن ندارد. چرا سی سال پیش ثابتی چنین بحث هایی را مطرح نکرد؟ امروز که ۴۵ سال از پیروزی انقلاب گذشته و ثابتی به جنایت هایش بوسیله سی. آی. اِی ادامه داده، در مقابل دوربین می نشیند و می گوید من کاره ای نبودم و فرد فعالی بودم که می خواستم کار کنم و آنها هم مرا سر کار گذاشتند.

وی اظهار داشت: چنین سخنانی خیلی بچگانه است، اما پرویز ثابتی تمام ارزش هایش را حتی از نظر ارباب هایش از دست داده است. او به شدت در وضعیت روانی بدی به سر می برد و هر آن منتظر است تا به تیر غیب گرفتار شود. او آن قدر از این مساله وحشت دارد که حاضر شده هر حرفی را مطرح کند و هر سناریوی را که برای خودش از گذشته تا حال نوشته اند مطرح و تائید کند برای اینکه بگوید من کاره ای نبودم. اگر او وحشت نداشت مطمئن باشید هنوز هم چنگ و دندان نشان می داد و ابزارهایی که در دستش است به نام باقیمانده پهلوی ها را مقابل انقلاب اسلامی تیز کند.


منبع:

1402/10/02
08:47:29
5.0 / 5
299
تگهای خبر: آموزش , اسلام , اسلامی , امنیت
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۳