قائم فرهنگ مهدویت
قائم : فرهنگ مهدویت
گفتگوی مهر با رییس پارك ملی علوم و فناوری ؛

چرا نتوانستیم در فرهنگ درآمدزایی کنیم؟

چرا نتوانستیم در فرهنگ درآمدزایی کنیم؟

به گزارش قائم، چرا نتوانستیم در حوزه فرهنگ درآمدزایی کنیم؟ دو دلیل دارد. اول آنکه بین مسؤولان این تصور جا افتاده که مجلس پول بدهد و سازمان ها و ارگان های فرهنگی تولید کنند.



خبرگزاری مهر؛ گروه فرهنگ و ادب - زینب رازدشت: اقتصاد فرهنگ یکی از حوزه های در ارتباط با اقتصاد است که نقش مهمی را در شکوفایی اقتصاد یک کشور ایفا می کند. وقتی صحبت از اقتصاد به میان می آید، ناخودآگاه به بیشتر توجه و نگاه ها به سمت و سوی صنایع سنگین، شهرک های عظیم صنعتی، ساخت و سازها، منابع و معادن، نفت و گاز، صادرات و واردت است، اما بخش مهمی از دستاوردهای مالی خیلی از کشورها در ارتباط با صنایع نرم و صنایع فرهنگی است.
اقتصاد فرهنگ در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه امر مهمی است و گردش مالی زیادی را به خود اختصاص می دهد. در واقع این کشورها دراین زمینه، سیاستگذاری و برنامه ریزی های جدی داشته و بخش اعظمی از دستاوردهای مالی شان را از راه همین مسیر تأمین می کنند. همینطور از این طریق زمینه و بستری هدفمند در امتداد کارآفرینی و حضور نیروهای خلاق و متخصص در زمینه صنایع فرهنگی ایجاد می شود. خیلی از این کشورها تمایل زیادی به توسعه صنایع فرهنگی و خلاق داشته و در این جهت توسعه صنایع خلاق را میتوان یکی از شاخصه های توسعه یافتگی کشورها در نظر گرفت.
در خصوص جایگاه ایران در حوزه صنایع فرهنگی و اقدامات پارک ملی علوم و فناوری های نرم و صنایع فرهنگی گفتگویی با محمدحسین ایمانی خوشخو رئیس پارک ملی علوم و فناوری های نرم و صنایع فرهنگی داشته ایم.
* آقای ایمانی خوشخو ایران چه جایگاهی در حوزه صنایع فرهنگی دارد؟
اگر بخواهیم در مورد صنایع فرهنگی صحبت نماییم، باید قدری ریشه ای به این مساله نگاه نماییم. ما فرهنگ را باید در دو بخش «مولد در اقتصاد کشور» و «کمک بگیر» بدانیم. در خیلی از کشورها بخصوص کشورهای پیشرفته، فرهنگ شأن بعنوان بخش مولد در اقتصاد است. به این معنا که از حوزه فرهنگ درآمدزایی می کنند. حال این پرسش پیش می آید در خصوص این که چرا در کشورمان فرهنگ بعنوان یک بخش «کمک بگیر» است. این مساله سابقه تاریخی دارد و حتی در ارتباط با چهل سال اخیر نیست و در قبل از انقلاب هم اینچنین بود. دولت پول می دهد تا فرهنگ تولید شود. یکی از غفلت هایی که طی این چهل سال داشتیم، همین مبحث است.
ما به لحاظ منابع فرهنگی در سطح دنیا وضعیت مناسبی داریم. روند تولیدات مان خوب است. سرمایه انسانی فرهنگی و هنری مان هم به تاریخ کشورمان مربوط می شود. ازاین رو فرایند تولید خوب و حتی منابع خوبی داریم اما محصول را در آن مشکل داریم. هر مقوله ای که دارای منبع و فرایند باشد، محصول دارد و این محصول باید مشتری داشته باشد.

به گردش مالی صنعت سینما و صنعت نشر در دنیا نگاه کنید. شرکت های بزرگی همچون آمازون بعنوان بزرگترین شرکت با درآمدهای بالا فعالیت می نمایند. حتی گردش مالی صنعت موسیقی در کشورها بالاست. چرا ما نتوانستیم در حوزه فرهنگ درآمدزایی کنیم؟ دو دلیل دارد. اول آنکه بین مسؤولان و برنامه ریزان این تصور جا افتاده که مجلس پول بدهد و سازمان ها و ارگان های فرهنگی تولید کنند. حتی این تصور در بین اذهان اصحاب فرهنگ و هنر هم وجود دارد. می گویند وظیفه ما فقط تولید است و ما کاری با فروش محصولات مان نداریم. اگر سری به بعضی از کارگاه های هنرمندان حوزه نقاشی بروید، تابلوهای بسیاری را مشاهده می کنید که روی هم تلنبار شده است. درحالی که در کشورهای مختلف هنرمند همزمان با خلق اثر هنری، نگاهی به بازار دارد.
مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم فرمودند: باید به دنبال کارهایی برویم که در چهل سال اول مغفول مانده است. به همین دلیل ما در جهاد دانشگاهی بر مبنای تجارب مان و بعد از پیگیری های مختلف به این نتیجه رسیدیم که پارک ها محمل خوبی حوزه فرهنگ است. چونکه فلسفه پارک اینست که ایده ها را تبدیل به محصول کند و برای محصول بازار تهیه نماید. با سختی های بسیار بیشتر از پنج سال است که مجوز پارک ملی علوم و فناوری های نرم و صنایع فرهنگی را گرفته ایم و مشغول به فعالیت هستیم.
ما کارهای مان را از حالت انتزاعی درآوردیم درحالی که دیگر پارک ها چنین نگاهی ندارند. ما ابتدا مسأله را از کف جامعه شناسایی می نماییم و بعد به پارک می آوریم.
فناوری های نرم بیشتر بر می گردد به علوم انسانی. ما در این زمینه با مشکلاتی روبرو می باشیم. به غیر از رشته حقوق و روانشناسی که ۸ درصد این حوزه را می سازند، بازار کار برای الباقی رشته ها وجود ندارد. آیا کشورهای دیگر این طور است؟ خیر. در کشورهای مختلف برای همه رشته ها حتی تاریخ و جغرافیا بازار کار وجود دارد. امروز دیگر کمتر کسی حاضر است رشته تاریخ و جغرافیا در دانشگاه تحصیل کند، چون بازار کار برایش وجود ندارد. درحالی که میتوان از فارغ التحصیلان رشته تاریخ برای روایتگری در میراث فرهنگی بهره مند شد.
اصلی ترین هدف مان در قسمت صنایع فرهنگی اینست که ایده ها را به محصول تبدیل نماییم و این باور غلط را از بین ببریم که باید به فرهنگ پول تزریق شود و انتظار درآمد از آن نداشته باشیم. این باور غلط را باید تصحیح کرد. در این ۵ سال سرعت و گستره خوبی در حوزه های فرهنگی داشته ایم. از حوزه های مد و لباس و گیم شروع کردیم و امروز به سینما رسیده ایم. با همکاری مستقیم خانه سینما بحث استارت آپ نمایش نامه نویسی را آغاز کردیم. دراین زمینه فراخوان دادیم و مورد استقبال قرار گرفت. در آغاز سال جدید برنامه ها را اجرا می نماییم.
یکی از دلایلی که در حوزه سینما وارد شدیم این بود که مشکل امروز سینمای ما بحث فیلمنامه است. یکی از دلایلی که فیلمهای خوبی نداریم چون فیلمنامه خوبی وجود ندارد درحالی که امروز شاهد حضور نسل جوانی هستیم که از آنها غافل شده ایم. این جوانان می توانند ورود کنند و ایده های شان را وارد صنعت سینما کنند. تجربه موفقی بود.
* گفتید یکی از اقدامات پارک ملی علوم و فناوری های نرم و صنایع فرهنگی تبدیل ایده ها به محصول است. چقدر دراین زمینه به اهداف تان دست پیدا کرده اید.
همه کارها از ایده آغاز می شود. جوانی به رجوع می کند و برای مثال او فارغ التحصیل رشته گرافیک است. این جوان ایده ای دارد که می خواهد آنرا تبدیل به محصول کند. ایده اش را می نویسد و به کارشناس پارک می دهد. در این نقطه شاهد سه حالت هستیم. حالت اول اینست که کارشناس بعد از بررسی ایده را در سطح ایده نمی داند و به جوان می گوید که به سراغ ایده دیگری برود. حالت دوم اینست که ایده جوان احتیاج به راهنمایی دارد تا بتوان ایده مناسبی از آن استخراج کرد. بنا بر این او به یک تیم راهنما معرفی می شود تا با راهنمایی های آنها ایده اش پخته تر شود. حالت سوم اینست که ایده جوان ایده عالی است بنا بر این او عضو پارک می شود و با حمایت های پارک ایده اش را تبدیل به محصول می کند. ازاین رو در پارک پله اول داشتن ایده مناسب می باشد.

فرد تا دو سال برای ایده اش تلاش می کند تا به تولید برساند. زمانی که به حد بلوغ رسید و سرمایه گذار برای محصولش پیدا کرد. از پارک می رود و جای خویش را به فرد جدید می دهد. در واقع او همچنان عضو پارک است اما عضویتش به صورت غیر مستقر می شود. این جریان سیال است. به این صورت نیست که یک نفر تا ده سال در پارک بماند. ما تعداد زیادی در نوبت داریم که منتظر ورود به پارک هستند. به سبب کمبود جا نمی توانیم پذیرای همه متقاضیان باشیم.
هم حالا ۱۴۰ شرکت فعال در حوزه بین المللی مشغول به فعالیت هستند که محصولات شان را مستقیم به آن سوی مرزها ارسال می کنند که میتوان به حوزه هایی همچون بازی و انیمیشن و… اشاره نمود.
* چند درصد از ایده هایی که مورد حمایت شما بوده اند، به سرمایه گذاری رسیده اند؟
در دو ماه گذشته نمایشگاهی را برگزار کردیم که متفاوت از دوره های قبل بود. این نمایشگاه در دوره های قبل ایده محور بود اما در این دوره محصول محور شد. یکی از علل مان این بود که تعدادی سرمایه گذار دعوت کرده بودیم تا جذب ایده ها شوند. در این نمایشگاه نزدیک به ۱۳۰ شرکت حضور داشتند که نزدیک به ۴۰ درصد آنها توسط سرمایه گذاران جذب شدند. این اتفاق خوبی است. یکی از وظایف پارک ها اینست که بازار تعیین کنند و قبل از بازار سرمایه گذار را به میدان بکشانند. عموماً شرکت ها توان سرمایه گذاری ندارند و از سویی سرمایه گذارانی هستند که قصد سرمایه گذاری دارند. ما حلقه ای واسط میان ایده پرداز و سرمایه گذار هستیم و این دو را به هم متصل می نماییم.
* آقای ایمانی خوشخو مصادیق اصلی صنایع فرهنگی چه هستند؟
هر حوزه ای که در فرهنگ وجود دارد، میتوان آنرا بعنوان صنعت و به نام صنایع خلاق تلقی نمود. برای مثال حوزه مد و لباس که یک صنعت است. مشتری وجود دارد. سرمایه گذار قصد سرمایه گذاری دارد. اما طراح کجاست؟ امروز مشکلی که در این زمینه داریم اینست که فرهنگ پوشش تغییر کرده است. یک فرد بسیار باید در بازار بچرخد تا بتوانند محصول مناسبی را بخرد و پوشش مناسبی داشته باشد. ما در پارک صنایع فرهنگی طراحان لباس را تشویق می نماییم که وارد این حوزه شوند. همینطور با اصناف ارتباط مستقیمی داریم. صنف تولید پوشاک یکی از صنوفی است که با ما ارتباط مستقیمی دارند و از ما می خواهند که طراح معرفی نماییم تا طرح ها را به تولید برساند.
مسأله دیگر حوزه طلا و جواهر است. ما در منطقه جایگاه خوبی نداریم. امروزه کشورهای عربی در این زمینه از ما جلوتر هستند. درحالی که ما طلاسازان ماهری در کشور داریم. بعد از بررسی ها متوجه شدیم مشکل اصلی در طراحی است. ایران و دبی هر دو طلا تولید می کند، اما فرق ما اینست که وزن طلای ما زیاد است و وزن طلای دبی کمتر. از آنجائیکه قیمت برای مشتری فاکتور مهمی است، دبی بازار طلا و جواهر را می گرداند و ایران تنها در بازار داخلی فعالیت می کند و نمی تواند وارد عرصه بین الملل شود.

ما در حوزه طلا و جواهر ورود کردیم. با صنف طلافروشان صحبت کردیم. جشنواره طراحی زیورآلات را برگزار کردیم که مورد استقبال قرار گرفت. در آینده ای نزدیک دومین دوره این جشنواره را با همکاری صنف طلافروشان برگزار می نماییم.
در حوزه بازی های کامپیوتری هم به همین شیوه عمل کردیم. در رصدی که انجام دادیم مشاهده کردیم ۹۰ شرکت در این زمینه در ایران فعالیت می نمایند اما متأسفانه کارهای شان به شکل جزیره ای است. هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. از آنها دعوت کردیم به پارک بیایند. تشکلی را راه اندازی کردیم. به آنها گفتیم می توانند برای بازی های شان از اساتید ما کمک بگیرند تا هر داستانی را تبدیل به بازی نکنند. امروز توجه چشمگیری به حوزه بازی ها در پارک داریم. در حوزه صنایع دستی، انیمیشن، هنرهای تجسمی هم به همین شیوه کار کردیم. سینما آخرین صنعتی بود که پارک به آن در سال ۱۴۰۲ وارد شد که انشاله از سال آینده برنامه های ویژه ای را در این زمینه به ثمر خواهیم رساند.
امروز به نقطه ای رسیده ایم که کار از ما سبقت گرفته است. کار جلو است و ما به دنبال کار می رویم. انصافاً دستگاهها امکانات بلااستفاده خویش را در اختیارمان قرار داده اند و ما از آنها بهره مند شده ایم. سال جاری تلاش مان بر اینست که سیاست صادرات صنایع فرهنگی را پیش ببریم. بنظرم حوزه فرهنگ به مانند دریایی می ماند که هر اندازه در آن غواصی نماییم، صدف جدیدی پیدا می نماییم که همان را دستمایه کارمان قرار می دهیم.
* وضعیت امروز صادرات فرهنگی چه طور است؟
ما در یک سری از شاخه ها در دنیا مزیت داریم. در بسیاری از شاخه های دیگر کار می نماییم، اما مزیت نداریم. مزیت یعنی شناسنامه هویتی. یعنی وقتی برای کشورهای مختلف اسم ایران را می آورید، مطالبی تداعی می شود. این یک مزیت است. ما در حوزه فرهنگی کاملا مزیت داریم و شاید در بعضی از حوزه مزیت مطلق داریم. مثلا در میراث فرهنگی یکی از مزیت ها داشتن تخت جمشید است که در دنیا وجود ندارد. ازاین رو مشتری خارجی دارد و این یعنی صادر می شود. در بسیاری از شاخه های صنایع دستی هم مزیت هایی داریم که قابلیت صادرات دارند.
امروز صنعت فرش در شرایط مناسبی قرار ندارد. یکی از علل این بود که خمیرمایه صنعت فرش، هنر بوده و از هنر فاصله گرفته است. هجوم سرسام آوری از فرش ماشینی وارد کشور می شود. آن تاریخ متمایزکننده ما کجاست؟ چون از هنر فاصله گرفته است. خارجی ها فرش ایرانی را بخاطر هنرش دوست دارند. ما می توانیم صادرات داشته باشیم و این یک مزیت است. امروزه در حوزه انیمیشن چندین شرکت هستند که محصولات شان را مستقیم برای آن سوی مرزها ارسال می کنند. ما از یک سرمایه جوشان جوان برخورداریم که این سرمایه در ذهن برخی ها به نام «سرمایه معطل» است؛ یعنی سرمایه ای که تلف می شود. به جهت اینکه شما این نهال را در زمین خودش غرص نکرده اید. این نهال گوشه ای افتاده و آبی می خورد تا خویش را نگه دارد. این سرمایه به سبب های مختلف تلف می شود. باید دستگاه های مختلف به این قضیه توجه نمایند. اصلی ترین هدف مان در قسمت صنایع فرهنگی اینست که ایده ها را به محصول تبدیل نماییم و این باور غلط را از بین ببریم که باید به فرهنگ پول تزریق شود و انتظار درآمد از آن نداشته باشیم
بارها در جلسات شورای هنر شاهد بودم و شنیدم که مطرح نمودند هنرمندان جوان موسیقی و هنرهای نمایشی به قدری عالی هستند که شاید بهتر از پیشکسوتان باشند. بیکار ماندن جوانان به مانند ماشین آخرین سیستمی می ماند که حرکت نکند و یک جا متوقف باشد. حال این ماشین چرا یک جا متوقف است؟ یا جاده برایش وجود ندارد یا شما نمی توانید از آن استفاده کنید. اگر مسؤولان کشور روی همین جوانان به شکل سازماندهی شده سرمایه گذاری کنند، ما به سادگی می توانیم از این تحریم ها بگذریم. اما متأسفانه خودمان را محدود به نفت کرده ایم. امروز هم که تحریم هستیم، مشکلاتش به جامعه می خورد درحالی که از سرمایه اصلی غافل شده ایم. ازاین رو همه حوزه ها در حوزه صنایع فرهنگی قابلیت صادرات دارند و ما سال جاری شعارمان را صادرات صنایع فرهنگی قرار دادیم. مقدماتش را فراهم نموده ایم و در این خصوص با یک سری از کشورها صحبت هایی شده است تا از سال آینده فعالیت حوزه صادرات را انجام دهیم.
* هم اکنون بازار چه قدر آماده دستاوردهای پارک ملی علوم و فناوری های نرم و صنایع فرهنگی است؟
ما کارهای مان را از حالت انتزاعی درآوردیم درحالی که دیگر پارک ها چنین نگاهی ندارند. ما ابتدا مسأله را از کف جامعه شناسایی می نماییم و بعد به پارک می آوریم. وقتی مسأله را شناسایی می نماییم با صنف ارتباط می گیریم. وقتی که کار را از صنوف شروع می نماییم، آمادگی در آنها وجود دارد که محصول را به صنف ببرند و بازار کارش را فراهم آورند. برای مثال صنف پوشاک با ما ارتباط دارد و ما طراح به او معرفی می نماییم تا طرح ها را به تولید برساند. حرکت ما از روز اول به شکلی طراحی شد که نیاز محور کار نماییم، نه محصول محور و آن هم بدون بازار. شاید یکی از علل موفقیت پارک همین مبحث باشد.


منبع:

1403/01/05
14:15:07
5.0 / 5
209
تگهای خبر: بازی , برنامه , جشن , جشنواره
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۴