قائم فرهنگ مهدویت
قائم : فرهنگ مهدویت

آرزوی مجروح افغانستانی

آرزوی مجروح افغانستانی

به گزارش قائم شاید در ذهن هیچ یک از عیادت کنندگان و همراهان دبیر کل مجمع خاندان (ع) از مجروحان حادثه تروریستی قندهار نمی گنجید که یک مجروح با آن همه درد و رنج فقط درخواست دیدار با مقام معظم رهبری را داشته باشد.


نگاه های گرم کودکان افغانستانی را به سختی میتوان به تصویر کشید؛ آن هم در یک روز سرد پاییزی در گوشه ای از غربی ترین نقطه تهران با فاصله ای هشت کیلومتری پس از میدان آزادی در مرکزی به نام توانبخشی ستارگان درخشان. نمی دانم این چشمان درخشان، شاهد چه حوادثی بوده اند؟ آیا لحظه انفجار فرد انتحاری را به یاد می آورند؟ آیا شاهد به خون غلتیدن نمازگزاران مسجد جامع فاطمیه پیش از برگزاری نماز جمعه در ۲۳ مهر بوده اند یا همزمان با شهادت آن مظلومان اینان هم بیهوش شده اند؟
همان بهتر که ندیدند پدر یا برادرشان چگونه با بمب جهالت نامرد مردمان در خون خود غلتیدند. همان بهتر که ندانند چگونه هموطنانشان باید تا آخر عمر در گوشه بیمارستان یا یا منزل یا با نقص عضو، نشانه ای از این جهالت مزدوران را به همراه داشته باشند ولی باید بدانند حق را نمی توانند به بند بکشند و آزادی را از آزادمردان افغان دریغ کنند.
هنوز آفتاب روز یکشنبه غروب نکرده بود که گروهی از خبرنگاران و تصویربرداران به همراه آیت الله رضا رمضانی دبیر کل مجمع جهانی خاندان (ع) و برخی مسؤلان این مجمع برای ثبت اولین عیادت از ۲۶ مجروح حادثه تروریستی قندهار راهی مرکز توانبخشی ستارگان درخشان شدند و رمضانی با اهدای گل و شیرینی آرزوی سلامتی برای این مجروحان شد.
در هر اتاق حداقل دو مجروح درحال استراحت بودند، مجروحانی که ابتدا در بیمارستان بقیه الله درمان شده بودند و بعد در این مرکز دوران نقاهت را می گذراندند. آیت الله رمضانی ضمن حال و احوال با آنها آخرین وضعیت و روند درمان را جویا می شد و یا از لحظات انفجار می پرسید و بیماران هم با همان سادگی و صفای خود به شرح ماجرا می پرداختند.


همراه بعضی از این مجروحان، پدر و مادر آنان هم بودند؛ بخصوص کودکانی که هنوز طعم زندگی را درک نکرده ولی شاهد نتیجه کینه توزی های گروهی از دشمنان بر پیکر خود باشند؛ کودکانی چهار ساله یا هفت ساله که باید با هم سن و سالان خود به بازی و سرگرمی مشغول شوند ولی حالا باید با درد و رنج روزگار را سپری کنند و منتظر نتیجه کارهای مخلصانه پزشکان و گروه درمانی باشند تا زودتر بتوانند راهی خانه خود شوند.
ارسلان نظری یکی از این مجروحان است که فقط پنج سال دارد و سوژه ای زیبا برای عکاسان شده است. وقتی آیت الله رمضانی حال او را پرسید، در حالیکه سرش پایین بود، با صدایی آرام پاسخ داد و گویی هنوز ذهنش درگیر آن انفجار بود. وقتی آقای رمضانی یک کتاب کودک را که روی جلد آن با رنگ های شاد و تصاویری زیبا آراسته شده بود، به ارسلان داد، می توانستیم برق چشم هایش را ببینیم و ورق زدن کتاب هم نشان می داد چقدر خوشحال شده است. این کودک در حالیکه دست پدرانه آیت الله رمضانی را بر سر خود احساس می کرد، از فرصت بهره برد و دست این دانشمند را بوسه زد.
روح الله فیضی که ۱۴ سال بیشتر نداشت، تلاش می کرد مقابل مهمانان بنشیند ولی وضعیت مناسبی نداشت. پزشک مرکز برای حاضران توضیح داد که در روز حادثه ترکش به داخل قفسه سینه روح الله برخورد کرده، البته ترکش را با عمل جراحی درآورده اند و بحمدالله حالا رو به بهبود است.
یکی از کسانی که با مجروحان گرم می گرفت و با آنان حال و احوال می کرد، سرپرست تیم اعزامی جمهوری اسلامی به قندهار بود که ۲۶ مجروح را از قندهار به ایران آورده بود. سید هادی حسینی به خبرنگار ایرنا اظهار داشت: پس از عملیات تروریستی داعش در مسجد فاطمیه قندهار مقرر شد یک هواپیما برای انتقال مجروحان اعزام شود که این هواپیما با محموله دارویی و کمک های بشردوستانه عازم قندهار شد.
وی اظهار داشت که ۵۶ تن از مجروحان این حادثه تروریستی در چند بیمارستان مستقر بودند و یک تیم پزشکی هم به همراه حسینی به معالجه مجروحان مشغول بوده اند. با این وجود ۲۶ تن از مجروحان به ایران منتقل شده و در بیمارستان بقیه الله تحت مورد مراقبت های درمانی و حتی عمل جراحی قرار گرفتند. سه نفر دیگر از مجروحان هم از راه قندهار به مشهد و سپس به بیمارستان بقیه الله منتقل شدند و آنان تحت مراقبت های پزشکی قرار گرفتند.


به گفته حسینی وضعیت بیمارستان های قندوز بهتر از قندهار بود و در قندوز وجود یک بیمارستان بدون مرز و بیمارستان های دولتی سبب شده بود وضعیت مناسبی برای مجروحان فراهم گردد.
درمان این مجروحان یکی از کارهایی بوده که جمهوری اسلامی ایران انجام داده و به قول حسینی تا کنون ۱۱ فروند هواپیما برای کمک رسانی و ارسال مواد دارویی و غذایی برای شهرهای کابل، قندوز، قندهار و پنجشیر فرستاده شده است. البته مجامع جهانی هم برای مساعدت با صدمه دیدگان استقبال و کشورهای همسایه هم کوشیده اند تا وظیفه همسایگی را ادا کنند.
حسینی از کمک رسانی های اهل سنت افغانستان هم سخن اظهار داشت که فقط در یکی از بیمارستان های قندهار صف ۱۰۰ نفره برای اهدای خون تشکیل داده بودند.
حامد احمد یکی دیگر از مجروحان بود که در بیمارستان بقیه الله تحت عمل جراحی قرار گرفته و به قول مادرش هنوز یک عمل دیگر باید صورت گیرد. آیت الله رمضانی هم برای او دست به دعا برداشت و برای نابودی داعش و مسببان این حادثه به دست مجاهدان دعا کرد.
نوبت به تخت امیرجان امیری رسید که پایش ترکش خورده بود. در پاسخ به رمضانی درباره استقبال مردم از نمازهای جمعه اظهار داشت که جمعیت خوبی هر هفته به نماز جمعه می آیند. در بین مجروحان چند پزشک و پرستار هم بعنوان همراه به ایران آمده اند تا هم به تیم پزشکی ما کمک کنند و هم در کنار مجروحان باشند. مسئول مرکز در لابلای صحبت های خود اظهار داشت که این افراد هم از قندهار آمده اند و در این دو هفته هم در بیمارستان بقیه الله و هم در این مرکز کار می کنند و کمک های خوبی برای پزشکان ایرانی بودند.
دکتر احمدی یکی از این پزشکان بود که در پاسخ به رمضانی گفت تحصیلات پزشکی را در افغانستان گذرانده است و علی خان بشردوست با لباس آبی نفتی و زربافت که چشم های هر بیننده ای را نوازش می داد، پرستار اعزامی از افغانستان بود که البته ۱۵ سال سابقه خدمت به بیماران را دارد و جراحی عمومی هم خوانده است.


به اتاقی دیگر می رویم، مردی نه چندان مسن با محاسنی بلند و سفید در حالیکه لبخند به لب داشت و گویی دردهای خویش را به سینه اش سپرده بود، با آیت الله رمضانی خوش و بش کرد و دبیر کل مجمع خاندان (ع) در حالیکه به سمت تخت بعدی می رفت، به شوخی گفت این آقا فقط یک عمامه کم دارد که خنده حضار را به همراه داشت.
از گفته های برخی مجروحان مشخص شد افراد انتحاری در مسجد فاطمیه شیعیان قندهار چهار نفر بودند که دو نفر در داخل مسجد یا همان امام بارگاه بودند و دو نفر هم پیش از انفجار وارد مسجد شدند و همزمان هنگام ایراد خطبه توسط امام جمعه، خویش را میان صفوف نمازگزاران منفجر کردند. زکریا حیدری که یکی از شاهدان حادثه بوده، اظهار داشت که نزدیک در مسجد بود و بعد از انفجار در را بستند.
سید قاسم موسوی هم که از ناحیه دست و پا مجروح شده به نقل جزییاتی از آن حادثه شوم پرداخت و اظهار داشت که چگونه برادر و پسر عمویش در همین انفجار به شهادت رسیده است. این مجروح هنوز خاطره ای از انفجار در نماز جمعه پاکستان را به یاد داشت که در سال ۲۰۰۳ رخ داده بود ولی گفت همچنان به نماز جمعه می رود و به قول آیت الله رمضانی هیچگاه سنگر را ترک نمی نماییم.
حالت زار و نحیف علیرضا حیدری که از ناحیه کمر ترکش خورده بود، داستان دیگری داشت و نعمت الله یعقوبی هم دست کمی از او نداشت. هرچند جسم نحیف و لاغرش حرف های بسیاری برای زدن داشت با افتخار اظهار داشت که دانشجوی داروسازی است و علت انتخاب این رشته هم برای این بود که منطقه اش در این رشته فقیر بوده و تلاش می کند تا بازار این رشته را رونق بخشد و درمانی برای درد بیماران باشد. او خودش هر هفته برای حضور در نماز جمعه مسیری طولانی را طی می کرده است.
۲۰ روزی هست که بیشتر این مجروحان دوره درمان را در مرکز توانبخشی می گذرانند. داستان مظلومیت این شیعیان تمامی ندارد. یکی می گفت برادری دو قلو داشته که در این انفجار به شهادت رسید. دیگری می گفت خانه اش در کابل است و یک شهید در قندوز داده بودند و زمانی که این شهید را به قندهار آورده بودند، این اتفاق برای آنان افتاده است. این مجروح قندهار در حالیکه می گفت سه شهید داده است؛ دو نفر در قندهار و یکی در قندوز؛ بغض راه گلویش را گرفت و اشکش سرازیر شد. آقای رمضانی از او دلجویی کرد و اظهار داشت که شما انسان های مومن و متدینی هستید. خدا به شما صبر بدهد و همه مردم افغانستان را نجات دهد.
مجروح دیگر کسی بود که پایش شکسته و فرزندش هم در آی سی یو بیمارستان بقیه الله بود. یعنی زمان انفجار پای خودش شکسته و ترکش خورده و پسرش هم در صف نماز در کنارش بوده است. این مجروح به تخت کناری خود اشاره نمود و گفت سید محمد حسینی در زمان انفجار در مسجد را می بندد تا کسی وارد نشود ولی فرد انتحاری در را باز کرده و به داخل مسجد می آید.
در کنار این صحنه های عاطفی و گاهی دلخراش ناگاه یکی از مجروحان که شاید ۲۰ سال هم نداشت از دبیر کل مجمع خاندان (ع) درخواست می کند تا دیداری با مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای را ترتیب دهد. رمضانی که عضو شورای مجلس خبرگان رهبری هم هست، در حالیکه لبخند به لب داشت، گفت من خودم که نماینده ایشان هستم، دیدار حضوری ندارم مگر اینکه دیدار عمومی باشد، مثل جلسه کنفرانس وحدت اسلامی که در روز هفدهم ربیع الاول برگزار شد و ما هم از دور ایشان را دیدیم. با این وجود رمضانی اظهار داشت که ما از سوی ایشان آمده ایم و رهبر انقلاب توجه به شما دارند و دغدغه مند و دعاگوی شما هستند.


عیادت به پایان رسید و نگاه های مظلومانه مجروحان حکایت دیگری داشت؛ نگاه هایی که مهمانان را بدرقه می کرد و گویی انتظار برای عیادت های بعدی داشتند. حدود ۱۰ روز پیش تعدادی دانشجویان بسیجی دانشگاه بقیه الله (عج) در اقدامی ابتکاری به سراغ دو کودک قندهاری در این بیمارستان رفتند و برای ۲ کودک شش ساله و ۱۱ ساله جشن تولد گرفتند و آنان را ذوق زده کردند.
تمام این خدمات و کارهای پزشکی و فرهنگی برای مجروحان و مظلومان افغانستان را میتوان عمل کردن به این حدیث نبوی دانست که من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم. هر کسی که برای مشکلات و امور مسلمانان آستین همت را بالا نزند، باید در مسلمانی او شک کرد؛ چه آن مسلمان ایرانی باشد یا خارجی و چه در این کشور باشد یا در گوشه ای از این دنیای پهناور.


منبع:

1400/08/19
12:12:41
5.0 / 5
659
تگهای خبر: اسلام , اسلامی , امام , پزشك
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۴ بعلاوه ۲