قائم فرهنگ مهدویت
قائم : فرهنگ مهدویت
در نشست رسانه های سازمان همكاری شانگهای مطرح شد؛

رحمتی: ضرورت ترویج نظمی منصفانه و عادلانه در زمینه بین الملل

رحمتی: ضرورت ترویج نظمی منصفانه و عادلانه در زمینه بین الملل

قائم: به گزارش قائم، مدیرعامل گروه رسانه ای مهر در نشست رسانه ها و اندیشکده های کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای بر ضرورت ترویج نظمی منصفانه و عادلانه در زمینه بین الملل تاکید کرد.



به گزارش قائم به نقل از مهر، محمدمهدی رحمتی، مدیرعامل گروه رسانه ای مهر در نشست رسانه ها و اندیشکده های کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای (SCO) که با حضور بیشتر از ۴۰۰ نماینده از رسانه ها، اندیشکده ها و نهادهای فکری کشورهای عضو و شرکای گفتگویی از یکم تا پنجم مردادماه ۱۴۰۴ (۲۳ تا ۲۷ ژوئیه ۲۰۲۵) در شهر ژنگژو، مرکز استان «هنان» چین درحال برگزاری است، سخنرانی خویش را با موضوع «ترویج نظمی منصفانه و عادلانه در زمینه بین الملل» عرضه داد.

متن کامل سخنرانی وی به شرح ذیل است:

میهمانان گرامی شرکت کننده در نشست رسانه ای سازمان همکاریهای شانگهای، مدیران و نمایندگان رسانه های ارجمند عضو شانگهای
وقت بخیر
جا دارد نهایت خرسندی و افتخار خود از حضور و سخنرانی در جمع شما را ابراز دارم و از دوست گرامی آقای فو و همکاران پرکار ایشان در خبرگزاری پرارزش شینهوا برای برگزاری این نشست تشکر کنم.
شین هوا در سالهای اخیر نشان داده که جایگاه ویژه ای در هماهنگی و همکاریهای رسانه ها در سطح منطقه ای و بین المللی دارد. عملکرد شین هوا منطبق با «روح شانگهای» که مظهر اعتماد متقابل، منفعت متقابل، برابری، تبادل نظر متقابل، احترام به تنوع فرهنگ ها و پیگیری توسعه مشترک است؛ بوده است.
وقتی صحبت از نظم عادلانه و منصفانه می نماییم طبیعی است که هویت تاریخی و منطقه ای را در تشکیل این نظم جدید مؤثر بدانیم. برای نمونه در کشور من ایران ابونصر محمد فارابی (فیلسوف قرن دهم میلادی)، که در غرب با نام اَلفارابیوس شناخته می شود، متفکر و نظریه پرداز موسیقی و بنیانگذار فلسفه اسلامی است.
او در فاراب قزاقستان به دنیا آمده است و در دمشق سوریه از دنیا رفته و اغلب آثار او به زبان عربی نوشته شده است؛ اما در سرتاسر منطقه منجمله ایران، ما فارابی را متعلق به خود می دانیم. فارغ از برخی رقابتها در تعیین تعلق یک میراث فرهنگی، این مساله نشان دهنده زیربنای یکپارچه هویت ما در آسیای میانه و غربی است. هر نظمی بدون درنظر گرفتن این گونه زیربناهای مشترک فرهنگی عادلانه و منصفانه نیست.
شرق برساخته غرب که در نظریات اندیشمندانی همچون ادوارد سعید (عرب مسیحی) هومی بابا و گایاتری اسپیتواک (هندی) به نقد کشیده شده شاید اولین تلاش ها برای طرح لزوم ایجاد یک موازنه عادلانه است. چه به اندیشه پسا استعماری باور داشته باشیم و چه نه حقِ تعریف یک نظام عادلانه مستقل ملی و بین المللی برای ما محفوظ است.
یکی از راهکارهای پایه گذاری نظمی منصفانه و عادلانه در زمینه بین الملل باور به جامعه ای بین المللی با تنوع تمدن ها است. همانطور که منگ زی فیلسوف چینی در قرن چهارم قبل از میلاد گفته است: «اینکه چیزها متفاوت هستند ماهیت چیزها است.» پس آینده ای که به دنبال تقویت سازوکارهای جایگزین نظیر شانگهای در مقابل یکجانبه گرایی و یکسان سازی است باید به تنوع تمدنی و فرهنگی متعهد باشد.
شانگهای غیر غربی است اما ضد غرب نیست. شانگهای چاره ای است که در قالب موازنه نهادی، از یک سو نظام روابط کشورهای عضو را با یکدیگر و از طرفی روابط با سایر کشورها و قدرت های بین المللی را تنظیم و راهکاری جایگزین را برای نظم بین المللی پیشنهاد می دهد.
این گونه سازمان ها در صورت فعالیت عملیاتی مشترک، نقش مؤثر و اخلاق مدارانه ای در تشکیل نظم نوین جهانی بر اساس عدالت و انصاف خواهند داشت.
اما پرسشی که به نظر می آید بایست در نشست رسانه ای اعضای شانگهای طرح و پاسخ داده شود اینست که فرهنگ و رسانه چطور می تواند مروج نظم منصفانه و عادلانه از جانب سازمان همکاریهای شانگهای باشد؟
اولین گام اعتماد سازمانی و تنظیم چهارچوب های روان همکاری رسانه ای است که دبیرخانه ای مشخص می تواند مسئولیت آنرا بر عهده بگیرد. بر مبنای روح شانگهای ما باید یکدیگر را بهتر و بیشتر بشناسیم و اصلی ترین ابزار شناسایی رسانه ها هستند. تنوع ها و تفاوت ها طبیعی است مهم آن است که موضوعات مشترک بی شماری که وجود دارد را مبنای همکاری قرار دهیم و دبیرخانه به شکل مستمر میزان مشارکت اعضا در این حوزه را رصد و گزارش کند. علاوه بر آن که اخبار و تحلیل های پرارزش را به اشتراک بگذارد. البته دبیرخانه میبایست با رسانه های اصلی همکار باشد و خود به رقیبی برای رسانه ها بدل نشود.
گام دوم پشتیبانی از روح شانگهای با گفتگوی بیشتر رسانه ای است. ایجاد فرصت مباحثه برابر و پیگیری درک متقابل مفید است. نتیجه این حرکت رسانه ای، کاهش تضاد منافع درون سازمانی و همبستگی و مشارکت بیشتر در اهداف سازمان است. همکاری رسانه ای در این گفتگوها سبب شنیده شدن صدای کشورهای مختلف و در عین حال تعامل برای نظمی عادلانه و منصفانه تر می شود.

وقتی یک نهاد می تواند پیشرو و مؤثر باشد که نهادسازی عمیق در مقابل سایر نهادهای مستقر و از پیش موجود داشته باشد. در گام سوم رسانه های شانگهای ضروری است تا مصوبات دوره های مختلف سازمان را در سطح ملی و بین المللی پیگیری و تحقق آنها را تسهیل کنند. حل رسانه ای مساله می تواند بخشی از فرآیند نهادسازی عمیق را تشکیل دهد. برای نمونه در حوزه اقتصادی، بانک توسعه همکاریهای شانگهای از پروژه های است که درصورت عملیاتی شدن عمق نهادی شانگهای را زیاد می کند.
چهارمین گام باور به این مهم می باشد که تعهد متقابل به امنیت آسیایی در ایجاد نظم عادلانه و منصفانه لازم است. رسانه ها وظیفه دارند با بسط نظری این مفهوم سازمان شانگهای را در درک متقابل کمک کنند و ذهن مخاطبان را با این مفهوم و ابعاد و لزوم آن آشنا سازند؛ چون که این مفاهیم، بدون حمایت و مشارکتِ افکار عمومی امکان تحقق ندارند.
به عنوان گام پنجم و یک پروژه اجرایی مشترک، تعامل رسانه ای در تحقق ابتکار کمربند و جاده را پیشنهاد می کنم. این ایده با وجود سهم متفاوت اعضای شانگهای در آن، برآمده از یک تجربه موفق تاریخی- فرهنگی است. جاده ابریشم قرن ها پیش بافتاری بود که تبادلات فرهنگی اقتصادی و همدلی منطقه ای را در جهت رشد همه مشارکت کنندگان فراهم ساخته بود. باآنکه کشور چین بعنوان پیشنهاد کننده اصلی، نقش راهبردی در طراحی و هدایت آن دارد؛ اما همواره فضا را برای گفتگو و گسترش همکاری در این حوزه بخصوص در بین اعضای شانگهای باز گذاشته است. کشورهای عضو می توانند با تعامل سازنده آنرا به یک نمونه موفق از مسیر (کریدور) توسعه بین المللی تبدیل کنند. رسانه ها هم می توانند ابهامات در رابطه با این ابتکار را با گفتگوی سازنده درون جامعه ای و بین المللی برطرف سازند و مشوق پیشبرد آن باشند.

می گویند آدم ها پس از جنگ تغییر می کنند و دیگر آدم قبلی نمی شوند. کمتر از یک ماه پیش من آدم دیگری بودم! رنج جنگ را فقط کسی که طعم آنرا کشیده باشد، می داند. نمی دانم ما روزنامه نگارها به جنگ نزدیک تر شده ایم یا جنگ بی سرو صدا خویش را کنار ما رسانده است. ۲۲۷ خبرنگار شهید در غزه کم چیزی نیست. چهل روز پیش در جنگ ایران و رژیم اسرائیل یکی از دوستان من با نام نیما رجب پور شهید شد. ما با هم در محله نارمک تهران که قدیم ترها به انارهایش معروف بود، بزرگ شده بودیم. چهارسالی از من بزرگ تر بود و چند سالی پیش از من خبرنگار شد. زمانی با هم به مدرسه، مسجد و باشگاه می رفتیم و سالهای اخیر دخترانمان با هم دوست شده و کلاس موسیقی و سفالگری می رفتند. برعکس من که علاقه مند بودم مدیریت رسانه را تجربه کنم، برای نیما تنها خبرنگاری و دبیری خبر مقدس بود. روزی که هواپیماهای اسرائیل یازده بمب به ساختمان مرکزی رادیو تلویزیون ایران شلیک کردند؛ وی در اثر برخورد ترکش های داغ آهن و شیشه شهید شد. با همان آرامش همیشگی، با همان لبخند مهربان که به خون کشیده شد. کاش جنگ آدم های مهربان را نمی کشت. کاش زندگی ها را به خاطره تبدیل نمی کرد. فکر می کردم وقت جنگ آدم ها به هم کمتر محبت می کنند اما، خاطره نیماها ما را مقاوم تر کرد. اطمینان دارم آنها که جعلی نیستند را با جنگ نمی توان از بین برد.
از توجه شما سپاسگزارم


منبع:

1404/05/05
11:08:36
5.0 / 5
6
تگهای خبر: اسلام , اسلامی , امنیت , سازمان
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان قائم در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۳
لینک دوستان قائم
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها