از بی صدایی تا بی اعتباری چرا اصفهان رسانه مرجع ندارد؟
قائم: قائم: خودسانسوری و روابط عمومی های قدرتمند، رسانه های محلی اصفهان را به ابزار مصلحت تبدیل کرده؛ خبرنگاران مستقل روزهای سختی را می گذرانند.
خبرگزاری مهر، گروه استان ها-کوروش دیباج*: اصفهان، شهری با پیشینه ای چند هزار ساله در فرهنگ، ادب و هنر، امروز در یکی از بنیادی ترین ارکان توسعه یافتگی، یعنی «رسانه»، با بحرانی خاموش و فراگیر مواجه می باشد. روز خبرنگار، تنها بهانه ای است برای آن که صدای دردی را بشنویم که مدت هاست زیر لایه های مناسبت سازی، شعارزدگی، و سکوت حرفه ای دفن شده است: بحران امنیت شغلی، استقلال حرفه ای و حق انتقاد برای خبرنگاران این شهر.
در شهری که میراث فرهنگی اش جهانی است، صنایع دستی اش شهرت جهانی دارد، دانشگاه ها و حوزه های فکری اش محل تبادل اندیشه های تمدنی اند، رسانه ها در وضعیت تدافعی، منفعل و به شکلی «ترس خورده» به حیات حداقلی خود ادامه می دهند. خبرنگار، به جای آن که بازوی بیدار جامعه و پل ارتباط مردم و حاکمیت باشد، به ناچار تبدیل گشته است به «حلقه ای مطیع در زنجیره روابط عمومی ها».
اعتمادِ از دست رفته میان خبرنگار و ساختار قدرت
در هیچ سندی نوشته نشده که خبرنگار در اصفهان نباید از فلان نهاد یا مسئول پرسشی جدی بپرسد، یا در رابطه با ناکارآمدی یک پروژه پژوهش کند، اما تجربه زیسته خیلی از خبرنگاران چیز دیگری می گوید. فشارهای غیررسمی، تماسهای تلفنی، درخواست های برای تعدیل، تهدیدهای نرم، حذف دسترسی ها، و گاه حتی احضارهای بی سر و صدا، چیزی ست که نه در آمارها ثبت می شود و نه در مناسبت ها در رابطه با اش سخن می گویند.
اعتماد میان رسانه و ساختار قدرت در اصفهان بشدت صدمه دیده است. رسانه ای که از استقلال دفاع می کند، متهم به «سیاه نمایی» می شود و خبرنگاری که از مردم می نویسد، برچسب «ضد توسعه» می خورد. این نگاه تقلیل گرایانه، نه تنها شأن رسانه را مخدوش کرده، بلکه به تدریج سبب شده خود خبرنگاران هم از نقش خود عقب نشینی کنند. عکس تزئینی است
فرار مغزها از تحریریه؛ کوچ بزرگ خبرنگاران
در سالهای اخیر، چهره های باسابقه و روزنامه نگاران مطالبه گر یکی بعد از دیگری از عرصه رسانه مهاجرت کرده اند؛ نه لزوماً به خارج کشور، بلکه به دنیای بی دغدغه و پرمنفعت روابط عمومی ها، مشاوره های رسانه ای و کارهای پروژه ای.
خبرنگار اصفهانی با تمام سرمایه تخصصی اش، وقتی امنیت شغلی ندارد، بیمه ندارد، آینده ندارد و گاهی حتی بابت تیتر صریحش باید عذرخواهی کند، چه طور می تواند در تحریریه بماند؟ نتیجه، چیزی جز کوچ خاموش روزنامه نگاران از میدان نقد و پرسش گری به ساحل امن سکوت نیست.
تحریریه هایی که دیگر «تحریر» نمی کنند
تحریریه های اصفهان سال هاست از گفتگو، میزگرد، مناظره و حتی تحلیل تخصصی خالی شده اند. در خیلی از رسانه های محلی، تولید محتوای عمیق و مستقل به حداقل رسیده است. خیلی از نشریات با سه یا چهار خبرنگار فعال، آن هم به شکل پاره وقت یا افتخاری اداره می گردند و محصول نهائی بیشتر شبیه بولتن هایی ست که باید رضایت روابط عمومی ها را جلب کنند تا بتوانند بقا یابند.
اگر بخواهیم صادق باشیم، ژورنالیسم در اصفهان از حالت جست وجوگر، پژوهش محور و نقاد، به تولید محتواهایی با کارکرد تبلیغاتی تبدیل گشته است. مطبوعات آزاد بدون خبرنگاران آزاد ممکن نیست.
مناسبت ها نمی توانند چهره بحران را پنهان کنند
هر سال در روز خبرنگار، لوح هایی امضا می شود، عکسی دسته جمعی گرفته می شود و وعده هایی کلیشه ای تکرار می گردد. اما آن چه در بطن ماجرا جاری ست، بحران عمیق تری ست که مناسبت ها توان پنهان سازی اش را ندارند.
روز خبرنگار، اگر روز مطالبه نباشد، چیزی جز تکرار تناقض ها نیست. وقتی خبرنگار حق ندارد در رابطه با پروژه های عمرانی سوال بپرسد، در رابطه با تهدیدات زیست محیطی اخطار دهد، یا در رابطه با سرنوشت میراث فرهنگی پیگیری کند، دیگر نمی توان از «رسالت رسانه» سخن گفت. این واژه ها وقتی تهی از مصداق می شوند، فقط تکرار نام اند، نه عمل.
رسانه، رکن چهارم دموکراسی یا شریک پنجم مصلحت اندیشی؟
یکی از خطرهای بزرگ رسانه های اصفهان، سقوط به دام مصلحت اندیشی های پنهان است. خیلی از رسانه ها، بخصوص در سطوح محلی و شهری، به جای آن که صدای جامعه باشند، به سازوکارهای هماهنگ با قدرت تن داده اند تا حذف نشوند. این پدیده به «خودسانسوری سیستماتیک» دامن زده است. وقتی رسانه صرفا به دنبال بقای خود باشد، نه اعتلای آگاهی عمومی، گرفتار انفعال می شود. این انفعال، ابتدا در تیترها، سپس در سرفصل ها، و نهایتا در هویت رسانه نمود پیدا می کند
راهکار چیست؟ امیدی هست؟
بله. هنوز هم خبرنگاران جوان، متعهد و جسوری در اصفهان حضور دارند که در سکوت، حرفه ای و صادقانه کار می کنند. هنوز هم برخی رسانه ها، ولو با امکانات اندک، تلاش می کنند به پرسش گری پایبند بمانند. اما برای نجات رسانه در اصفهان، سه مطالبه اساسی باید به رسمیت شناخته شود: ۱. ایجاد سازوکارهای شفاف برای صیانت از امنیت شغلی و حرفه ای خبرنگاران؛ ۲. تعریف مجدد رابطه نهادهای قدرت با رسانه ها بر اساس تعامل و نه نظارت سخت گیرانه؛ ۳. پشتیبانی از روزنامه نگاری مستقل، تخصصی، تحقیقی و نقدمحور به جای تقویت رسانه های فرمایشی.
سخن پایانی
اصفهان با تمام داشته های فرهنگی اش، شایسته رسانه ای قوی، آزاد، دقیق و جریان ساز است. اما این مهم، بدون استقلال خبرنگار، بدون احترام به حریم نقد، و بدون التزام به آزادی رسانه ممکن نیست. روز خبرنگار، نه روز تصاویر یادگاری، که روز تأملی ست بر جایگاهی که خبرنگار باید در جامعه داشته باشد؛ جایگاهی که اگر از آن غفلت شود، رسانه از «چشم ناظر مردم» به «آینه معوج قدرت» تبدیل خواهد شد؛ و آن گاه، زیان فقط متوجه خبرنگاران نیست، بلکه تمام جامعه تاوان خواهد داد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان قائم در مورد این مطلب