قائم فرهنگ مهدویت
قائم : فرهنگ مهدویت
به مناسبت روز بزرگداشت سعدی و نثر فارسی؛

مروری بر جایگاه صحیفه سجادیه در تاریخ ادب فارسی با نگاهی به آثار سعدی

مروری بر جایگاه صحیفه سجادیه در تاریخ ادب فارسی با نگاهی به آثار سعدی

قائم: قائم: جایگاه صحیفه سجادیه در فرهنگ و ادب فارسی، از موضوعات مهمی است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. بررسی جایگاه صحیفه سجادیه در ترجمه های فارسی و اشعار فارسی زبان می تواند گام اولین برای فراگیر کردن معارف صحیفه سجادیه به زبان ادب و شعر در بین مردم ادب دوست ایرانی باشد.


کهن ترین نسخه عربی صحیفه سجادیه که هم اینک در دسترس می باشد، نسخه ای در ارتباط با تاریخ ۴۱۶ هجری قمری است که قدیمی ترین ترجمه فارسی این کتاب نیز، بی آن که نام مترجم و زمان دقیق ترجمه آن مشخص شده باشد در سال ۷۹۱ هجری قمری نوشته شده است.
در میان بعضی از تفاسیر فارسی که در پیش از سال ۶۰۰ هجری قمری نوشته شده، میتوان قدیمی ترین ترجمه فارسی بخشی از صحیفه سجادیه را یافت. این تفسیر که توسط یکی از علمای شافعی یا حنفی مذهب به نام «محمد بن محمود نیشابوری» تولد ۴۸۰ هجری و متوفی ۵۹۹ قمری، نگاشته شده و با عنوان «تفسیر بصائر یمینی» شناخته می شود و هم اینک نسخه های مختلفی از آن در دسترس علاقه مندان است. در این کتاب در تفسیر آیه ۸۵ سوره یونس ضمن اشاره به کتاب «صحیفه کامله»، قسمتهایی از دعای چهاردهم صحیفه سجادیه به فارسی ترجمه شده است. این بخش از دعا با عبارت: «اللَّهُمَّ لَا تَفْتِنِّی بِالْقُنُوطِ مِنْ إِنْصَافِکَ» و تا مَا وَعَدْتَ مِنْ إِجَابَةِ الْمُضْطَرِّینَ را شامل می شود. البته تفاوتهایی اندکی میان عبارت در تفسیر و جمله در نهج البلاغه وجود دارد که مبحث این نوشته نیست.
بدین ترتیب باید اظهار داشت که قدیمی ترین ترجمه فارسی از بخشی از صحیفه سجادیه، توسط عالمی اهل سنت نوشته شده است اما قدیمی ترین شعر شاعران فارسی، حدود ۸۰ سال پیش از این متن تفسیری سروده شده است.
قدیمی ترین شعری که در رابطه با صحیفه سجادیه به دست آمده است، سروده ای از مسعود سعد سلمان، شاعر اهل سنت، متولد ۴۳۸ قمری و متوفای ۵۱۵ قمری است که در آن در مدح عماد الدوله ابوسعد بابو، از مقامات دربار غزنوی سروده است. در بیتی از این مدیحه آمده است «ای سوال آزمندان بر صحیفه جود تو؛ چون دعای نیک مردان در صحیفه کامله» در بین این دو متن که اولی بخشی از یک تفسیر و دومی بخشی از سروده شاعری است، یک خصوصیت مشترک دیده می شود؛ در هر دو عبارت صحیفه سجادیه با عنوان صحیفه کامله معرفی می شود که برگرفته از مقدمه روایی این کتاب است.
امام صادق (ع) در شروع این کتاب به نقل از پدر خویش، امام باقر (ع)، این کتاب را صحیفه کامله نامیده است و در آن دوران این کتاب با این عنوان شناخته شناخته شده بود. از سویی دیگر کتاب صحیفه کامله در آن دوران، آن چنان در بین عالمان، شاعران و درباریان که همه یا خیلی از آن از اهل سنت بودند، شناخته شده و مشهور بود که مولف تفسیر و شاعر اشعار، بی نیاز از هر گونه توضیح اضافی برای معرفی بیشتر این کتاب باشند.
تعامل شاعران و شارحان بعضی از شارحین دیوان های معروف فارسی هم برای توضیح برخی ابیات، از فرازهایی از صحیفه سجادیه بهره برده اند که بعنوان نمونه میتوان به کتاب جمال آفتاب شرح ۱۰ جلدی دیوان حافظ، تالیف آیت الله علی سعادت پرور از شاگردان برجسته علامه طباطبایی اشاره نمود که در آنها بارها از عبارت «سَلَکَ بِهِمْ طَرِیقَ إِرَادَتِهِ وَ بَعَثَهُمْ فِی سَبِیلِ مَحَبَّتِهِ» از دعای اول صحیفه سجادیه یا فرازهایی از دعاهای دیگر استفاده شده است.
در مقابل هم شارحین صحیفه سجادیه در آثار مختلف خود، از اشعار فارسی برای بیان توضیحات در مورد فرازهای مختلف این کتاب بهره برده اند که بعنوان نمونه میتوان به شرح صحیفه سجادیه شریف لاهیجی یا استاد حسین انصاریان اشاره نمود. نمونه جالب دراین میان شرح صحیفه مرحوم ملاباشی با عنوان لوامع الانوار العرشیه فی شرح الصحیفه السجادیه است که با اینکه به زبان عربی نوشته شده اما در این شرح، بارها از اشعار فارسی برای شرح فرازهایی از صحیفه سجادیه استفاده شده است.

صحیفه سجادیه و اشعار سعدی

صحیفه سجادیه و اشعار سعدی نسبت میان صحیفه سجادیه و زبان فارسی از موضوعات جذابی است که کمتر به آن پرداخته است، بیان اعتبار و جایگاه این کتاب همینطور بیان مضامین فرازهای بلند صحیفه سجادیه در بعضی از کتاب های شاخص ابدی مانند گلستان و بوستان سعدی شیرازی بخشی از این تاثیرات ادبی است.
اگر چه نمی توان اظهار داشت که سعدی تحت ثاثیر ادعیه صحیفه سجادیه است اما بدون شک، وی بعنوان یک مسلمان از معارف الهی تأثیر پذیرفته بود و اثرات این تأثیر را میتوان در سخنان و اشعار او یافت. بدین ترتیب نقطه مشترک میان معارف صحیفه سجادیه و اشعار سعدی شیرازی را میتوان همین معارف ناب دینی نامید که گاه به زبان عربی در روایت در صحیفه سجادیه و زمانی دیگر به زبان فارسی در دیوان اشعار سعدی، خویش را نمایان کرده است.
در بخشی از دعای ۴۴ صحیفه سجادیه آمده است: «وَ وَفِّقْنَا فِیهِ.... أَنْ نُرَاجِعَ مَنْ هَاجَرَنَا وَ أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا؛ به ما توفیق ده که... با کسی که با ما رابطه اش را بریده، آشتی نموده و با آن کسی که به ما ستم روا داشته، به عدالت و انصاف معامله نماییم و با شخصی که با ما دشمنی کرده، از در مسالمت در آییم» سعدی هم در قسمت هفتم از بوستان ضمن اشاره به ضرورت مدارا و دوستی با مردم سروده است: به نرمی ز دشمن توان کرد دوست؛ چو با دوست سختی کنی دشمن اوست. به اخلاق با هر که بینی بساز؛ اگر زیردست است، اگر سرفراز. به شیرین زبانی توان برد گوی؛ که پیوسته تلخی برد تندخوی»
در بخشی از دعای ۱۵ صحیفه سجادیه که با مبحث «دعا هنگام بیماری و گرفتاری» بیان شده، حضرت امام سجاد (ع) به خداوند این گونه عرض می کند «فَمَا أَدْرِی، یَا إِلَهِی، أَیُّ الْحَالَیْنِ أَحَقُّ بِالشُّکْرِ لَکَ، وَ أَیُّ الْوَقْتَیْنِ أَوْلَی بِالْحَمْدِ لَکَ... أَ وَقْتُ الصِّحَّةِ... أَمْ وَقْتُ الْعِلَّةِ؛ خدایا نمی دانم که در کدامیک از دو حالت سلامتی یا بیماری، باید بیشترین شکر یا بهترین حمد را برای تو انجام دهم؟»
این عبارت نشانگر آن است که همانگونه که سلامت برای انسان، دارای نعمت های فراوانی است، گاه بیماری یا گرفتاری، نعمت های فراوانی را در بر دارد که امکان دارد آن نعمت ها از دوران سلامت هم باشد. سعدی شیرازی هم در باب سوم کتاب بوستان سروده است: خوشا وقت شوریدگان غمش؛ اگر زخم بینند و گر مرهمش. گدایانی از پادشاهی نفور؛ به امیدش اندر گدایی صبور. دمادم شراب الم در کشند؛ وگر تلخ بینند دم در کشند. نه تلخ است صبری که بر یاد اوست؛ که تلخی شکر باشد از دست دوست. اسیرش نخواهد رهایی ز بند؛ شکارش نجوید خلاص از کمند».
از دیگر فرازهای صحیفه سجادیه میتوان به فراز هفتم دعای چهاردهم اشاره نمود، حضرت امام سجاد (ع) که او را مانند ظالمان قرار ندهد تا کارهایی که آنان انجام می دهد، انجام دهد و حالتی مانند حال آنها داشته باشد «وَ اعْصِمْنِی مِنْ مِثْلِ أَفْعَالِهِ وَ لَا تَجْعَلْنِی فِی مِثْلِ حَالِهِ، خدایا! مرا حفظ کن از این که مانند ظالمان عمل کنم یا حالت های آنها را داشته باشم.» طبیعی است اگر کسی به ما ظلم کرد، نباید ما نسبت به او ظلم نماییم و تنها به مقداری که حق ما را سلب کرده است باید از او دریافت نماییم. همینطور نباید حالت و کارهای او مثلاً کینه ورزی یا غیبت انجام دهیم.
سعدی شیرازی در مثنویات دراین باره می گوید «نه آن مورم که در پایم بمالند؛ نه زنبورم که از دستم بنالند. کجا خود شکر این نعمت گزارم؛ که زور مردم آزاری ندارم.» استاد مطهری در کتاب انسان کامل ضمن اشاره به این بیت سعدی می گوید: نه آقا مگر امر دائر است که انسان یا بایستی مور باشد یا زنبور؟... نه مور باش ‏که زیر دست و پا له شوی، و نه زنبور باش که به مردم نیش بزنی. به جای این ‏بایستی این‏طوری گفت نه آن مورم که در پایـم بمالند؛ نه زنبورم که از نیشم بنالند. چگونه شکر این نعمت گزارم‏ «که دارم زور و آزاری ندارم‏»
* پژوهشگر حوزه صحیفه سجادیه



منبع:

1404/02/02
10:19:45
5.0 / 5
327
تگهای خبر: امام , بیماری , دین , عدالت
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۳
لینک دوستان قائم