قائم فرهنگ مهدویت
قائم : فرهنگ مهدویت

جان جهانیان ز جهان می كند سفر چرا پیامبر در خانه اش دفن شد؟

جان جهانیان ز جهان می كند سفر چرا پیامبر در خانه اش دفن شد؟

قائم: جسم مبارك رسول خدا(ص)، بعد از رحلت در محل خانه نورانی اش، به خاك سپرده شد.



به سلام آمدگانِ حرمِ مصطفوی / اُدخلوها به سلام، از حرم آوا شِنوند(حكیم خاقانی)
این صدای محمدبن عبدالله(ص) پیامبرخدا بود كه از حلقوم علی(ع) به اطرافیان پیكر پاك رسول بیان شد: « پیامبر فرموده است، هر پیامبری كه از دنیا می رود در همان مكانی كه قبض روح شده مدفون می شود.» این شد كه خاك قسمت یكی از اطاق های منزل پیامبر، محل دفن آن پیكرپاك شد. مدینه در سوگ و مردمان در غم اندوه از دست دادن مردی در اوج اخلاق نیكو فرو رفته بودند؛
از خانه سر به در نكند دیگر آفتاب / بگرفته آستان تو را بر زر آفتاب
مدینه البته چه مویه ها كرده است در راه تاریخ و چه سیاهی ها و چه سیرها دید در امواج تغییر: سیر تطور هویت مدینه منوره در طول تاریخ
سوگ رسول یا كه غم بی نهایت است / یا نقشه‌ی شكستن ركن هدایت است (غلامرضا سازگار)
آنجا كه قدمگاه و مسكن و خانه رسول خدا (ص) بوده و سپس پیكر مطهرش بعد از رحلت، در آن به خاك آرمیده، محل نزول ملائك است؛ اگر درك نماییم كه این پیكر كیست؟
النبی النبی آرند خلایق به زبان / اُمتی اُمتی، از روضهٔ غَرا شِنوند(حكیم خاقانی)
در این فضای جداشده با پرده، در این حجره ٔ كوچك باید گام به گام گشته باشی تا حسی از جایگاه ملكوتی را در مزار یك انسان كامل دریافته باشی؛ گام به گام در درون مقصوره پیامبر (ص)
این گنبد سبز بر مزار رسول خدا(ص) كه « قبة الخضراء» معروف است را قرن ها بعد در سال ۶۷۸ هجری، « سلطان قلاوون مملوكی» از ممالیك مصر، روی مرقد مطهر بنا كرد. در صورتیكه تا قبل از آن، تنها، دیوار این قسمت، قدری از دیوار بخش های مسجد بالاتر بود. سال ۱۲۳۳ هجری، در دوران سلطان محمود _عثمانی، نیز گنبد بازسازی شد و تا آن زمان رنگ آن كبود بود. در روزگار سلطان عبدالحمید عثمانی، گنبد روی مرقد را به رنگ سبز كردند و از این زمان به بعد، به قُبّة الخضراء شهرت یافت. فیلمی از گنبد مطهر رسول خدا(ص)

چرا پیامبر در خانه اش دفن شد؟
وهابیان چون سفر برای زیارت قبور صالحان و نیز ساختن بقعه و بنا بر فراز آنها و دست مالیدن و تبرك به آنها را حرام می دانند، با استناد به حدیثی كه بوسیله عائشه از پیامبر اسلام نقل می كنند علت دفن حضرت در خانه مسكونی اش را از دلیلهای این حكم می دانند و ادعا می كنند برای آنكه قبر پیامبر مسجد قرار نگیرد و در دسترس مردم نباشد، آن حضرت وصیت كرد كه در حجره مسكونی اش دفن گردد.
حدیثی كه وهابی ها بیان می كنند
عن عائشة رضی الله عنها قالت: قال النبی(ص) فی مرضه الذی لم یقم منه: لعن الله الیهود اتخذوا قبور انبیائهم مساجد. قالت عائشة: لو لا ذلك لابرز قبره، خشی ان یتخذ مسجدا
عایشه می گوید: پیامبر اسلام(ص) در آن بیماری كه به دنبال آن از دنیا رفت، فرمود: لعنت خدا بر یهود باد! قبور پیامبرانشان را مسجد قرار دادند. عائشه اضافه كرد: اگر این ملاحظه نبود، قبر پیامبر [توسط مسلمانان] آشكار می گردید، او ترسید قبرش را مسجد قرار دهند.
ابن تیمیه، بنیانگذار وهابیت در توضیح این حدیث می نویسد: چون پیامبر، كسانی را كه قبور را مسجد قرار می دهند، لعن كرد و امت خودرا از این كار برحذر داشت و نهی نمود، و از اینكه قبر او را عید قرار دهند نهی نمود، بدین جهت در اتاق خود دفن گردید تا كسی نتواند قبر او را مسجد یا عید قرار دهد... بر خلاف دیگران كه در بیابان دفن می شوند، پیامبر در خانه اش دفن گردید چون ترسید قبر او مسجد قرار گیرد. وی در خانه اش به خاك سپرده شد تا قبر او را نه مسجد قرار دهند و نه عید و نه بت.
استناد ابن تیمیه به این حدیث و احادیث مشابه دیگر در زمینه نهی از مسجد قرار دادن قبرها - كه بوسیله اهل سنت نقل شده - مانند بسیاری دیگر از استدلال های وی است كه سوژه یا حكمی را مسلم می گیرد و سوژه ها و مسایل دیگر را بر آن استوار می سازد در صورتیكه از نظر مخالفان او، سوژه یا حكم نخست مورد قبول نیست تا مسائل متفرع بر آن نیز ثابت گردد. در اینجا اجمالا باید توجه داشت كه مقصود از احادیث یاد شده، بت قرار دادن یا قبله قرار دادن قبور است برای اینكه یهود و نصاری چنین می كردند. اما حرمت ساختن مسجد بر فراز قبرها یا كنار آنها از احادیث استفاده نمی گردد.
سند و مدرك حدیث وهابیون
اما این ادعا كه پیامبر اسلام(ص) برای آنكه قبرش مسجد و بت قرار نگیرد، در خانه اش دفن گردید، هیچ سند و مدركی ندارد جز اظهار نگرانی عایشه در دنباله حدیث كه ابن تیمیه نیز به آن استناد كرده است. یعنی جمله «لو لا ذلك لابزر قبره، خشی ان یتخذ مسجدا»: اگر این ملاحظه نبود قبر پیامبر آشكار می شد، پیامبر ترسید كه قبر او را مسجد قرار دهند.
این حدیث را مسلم در صحیح خود بوسیله دیگر، از عائشه بدین صورت نقل كرده: قال رسول الله(ص) فی مرضه الذی لم یقم منه: لعن الله الیهود و النصاری التخذوا قبور انبیائهم مساجد، قالت فلو لا ذلك ابرز قبره غیر انه خشی ان یتخذ مسجدا. یادآوری می شود كه در این حدیث كلمه «خشی » توسط شارح صحیح بخاری به صورت فعل ماضی معلوم (خشی) و توسط شارح صحیح مسلم به صورت مجهول (خشی) اعراب گذاری و ضبط شده است. چه «خشی » را معلوم بخوانیم و چه مجهول، در هر حال این سخن، استنباط و اظهار نظر عائشه است نه سخن پیامبر. بخاری این حدیث را در صحیح خود در كتاب «جنائز» نیز نقل كرده و در آخر آن سخن عائشه بدین صورت اضافه شده است: و لو لا ذلك لابرزوا قبره غیر انی اخشی ان یتخذ مسجدا.: «اگر این ملاحظه نبود قبر او را آشكار می كردند ولی من می ترسم آنرا مسجد قرار دهند.» اگر مدرك و دلیل دفن پیامبر در اتاق مسكونی آن حضرت را این حدیث قرار دهیم سوژه هیچ ارتباطی با پیامبر نخواهد داشت برای اینكه این عائشه است كه می گوید: می ترسم قبر پیامبر را مسجد قرار دهند، نه پیامبر!
از طرف دیگر اظهار نظر منقول از عائشه نه با احادیثی كه بوسیله شیعه رسیده سازگار است و نه با احادیثی كه در كتب و سنن اهل سنت نقل شده است.
علت انتخاب محل دفن پیامبر(ص) از دیدگاه شیعه
«ابن ماجه » قضیه را چنن نقل می كند: مسلمانان در تعیین محل قبر پیامبر اختلاف نظر پیدا كردند: گروهی گفتند: در مسجدش دفن شود، گروهی گفتند: با اصحابش دفن شود. ابوبكر اظهار داشت: از پیامبر شنیدم می فرمود: «هر پیامبری، هر جا كه از دنیا رفت، در همان جا دفن می شود» بدین جهت بستر پیامبر را كه در آن درگذشته بود، بلند كردند و در محل آن قبر كندند و نیمه شب چهارشنبه به خاك سپردند. «مالك » روایت می كند كه پیامبر اسلام(ص) روز دوشنبه از دنیا رفت و روز سه شنبه به خاك سپرده شد و مردم، بدون جماعت و تك تك بر جنازه او نماز خواندند [آنگاه] گروهی گفتند: نزد منبر دفن شود. دیگران گفتند: در بقیع دفن شود، ابوبكر آمد و اظهار داشت: از پیامبر شنیدم می فرمود: «هر پیامبری در همان محلی كه در آنجا فوت كرده، دفن می شود» پس در همان جا برای حضرت قبر كندند.
«احمد زینی دحلان » بعد از نقل سخنان ابوبكر، اضافه می كند: علی اظهار داشت: من نیز این سخن را از پیامبر شنیدم.
«علی بن برهان الدین حلبی » در این زمینه چنین می نویسد: اصحاب پیامبر در تعیین محلی كه پیامبر در آنجا دفن شود، اختلاف پیدا كردند: برخی گفتند: باید حمل شود و در كنار قبر ابراهیم خلیل دفن گردد. ابوبكر اظهار داشت: وی در همان محلی كه در آن درگذشته است دفن كنید برای اینكه خداوند روح او را در محل پاك قبض كرده است.
در روایتی آمده است: ابوبكر اظهار داشت: من در این زمینه حدیثی از پیامبر شنیدم كه می فرمود: «هر پیامبری هر جا كه از دنیا رفت، در همانجا دفن می شود.» در بعضی روایات سخن ابوبكر با این لفظ نقل شده است: «خداوند روح هیچ پیامبر را قبض نمی كند مگر در همان محلی كه باید در آنجا دفن شود.»
نیز از ابوبكر نقل شده است كه: از پیامبر شنیدم می فرمود: «هر پیامبری در جایی كه در نظر او از همه جا محبوبتر است از دنیا می رود.» در حدیث آمده است «هر پیامبری كه درگدشته، در همانجا كه از دنیا رفته به خاك سپرده شده است » پس بستر پیامبر را كنار زدند و بدن او را در همان محلی كه در آنجا به لقای خدا شتافته بود، به خاك سپرده شد.
این معنا در كتب و احادیث شیعه نیز آمده است: مرحوم شیخ طوسی روایت می كند: هنگامی كه پیامبر(ص) درگذشت، خاندانش و كسانی كه از اصحاب او حاضر بودند، در تعیین محلی كه سزاوار است پیامبر(ص) در آن دفن گردد، اختلاف كردند: بعضی گفتند: در بقیع دفن شود، بعضی دیگر گفتند: در صحن مسجد دفن شود.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: خداوند، پیامبر را در پاكترین نقاط قبض روح كرده است، پس سزاوار است در همان بقعه ای كه در آن درگذشته است، دفن شود. این سخن را پذیرفتند و در نتیجه، جسد پیامبر در حجره اش به خاك سپرده شد.
فضل بن حسن طبرسی نیز می نویسد: مسلمانان درباره محل دفن پیكر پیامبر به بحث و گفت و گو پرداختند، در این هنگام علی(ع) اظهار داشت: «خداوند هر مكانی را كه پیامبر را در آن قبض روح كرده است، همانجا را برای دفن او برگزیده است، من او را در حجره اش كه در آن درگذشته است، دفن می كنم »
مسلمانان این پیشنهاد را پذیرفتند. همه این اسناد و شواهد گواهی می دهد كه در انتخاب محل دفن پیامبر، سخن از مسجد قرار گرفتن قبر او در بین نبوده و خود حضرت چیزی در این زمینه نفرموده است.

جمع بندی:
در مجموع عموم مورّخان نوشته اند كه رسول خدا(صلی الله مقابل وآله) در همان حجره ای كه وفات یافت، مدفون شد. اما برمبنای آنچه كه اهل سنّت روایت كرده اند، این حجره، همان حجره عایشه بوده كه حضرت در آن وفات یافت. برخی دیگر معتقدند كه رحلت و دفن پیامبر در حجره ای در بین حجره جناب عایشه و حجره حضرت فاطمه(علیها السلام) بوده كه آن حضرت برای استراحت در آنجا بسر می برده و اختصاص به هیچ یك از همسرانش نداشته است.
حسم ختام این بیان، شعری از جناب غلامرضا سازگار باشد كه سروده است:
ختم رسل به سمت جنان می كند سفر
جان جهانیان ز جهان می كند سفر

ریزید خون ز دیده كه در آخر صفر
كز پیكر وجود، روان می كند سفر

دریای اشك، ملك خداوند سرمد است
بــاور كنیــد روز عــزای محمّد است
/6262


منبع:

1398/08/06
10:55:41
5.0 / 5
4313
تگهای خبر: اسلام , بیماری , پیامبر , دین
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۵